۲- در تحلیل کمیت مطلب کاملا مشخص است شاید قریب ۹۸درصد آن مسائل حقوقی را در بر دارد بدون ورود به هیچ مطلب فقهی و شرعی. در ۲درصد مابقی هم صرفا یک تقاضای بررسی و تحقیق عنوان شده و جنبه خبری به مفهوم آنچه در مقابل انشا میآید ندارد و به طریق اولی، فاقد جنبه انشایی نیز هست. مواردی از باب تمثیل بیان شده هدف بیان مصادیق بوده است. ماحصل اینکه مصاحبه کننده پرسشی را که در ذهنش بوده بدون قصد و غرض خاص مطرح کرده و به همین شکل و ترتیب به آن پاسخ داده است.
۳-اظهار نظر ماهیتی در صلاحیت متخصصان امر است که بنده جزو آنها نیستم. بنابراین آنچه عرض میکنم صرفا از دیدگاه یک ناظر غیر متخصص است. تا آنجا که بنده خوانده و شنیدهام خداوند متعال رسول اکرم(ص) را دعوت میفرماید که از طریق (حکمت و موعظه حسنه )مردم را به راه خداوند فرا خواند و با ایشان با آنچه که بهتر و زیباتر است بحث کند.
بنابراین طرح مسائل و آنچه در ضمن خواندنها و شنیدنها ومباحثات مطرح میشود اصولا نباید سوءتعبیر شود و مقدمه هجمه و جدال قرار گیرد. حتی پیامبر اکرم(ص) در قسمتی از (حدیث رفع بزرگ) مسلمین را بابت سوالات و شبهاتی که به ذهنشان خطور میکند (مرفوعالقلم) یعنی غیر قابل سرزنش و مواخذه اعلام فرمودهاند. شاید علت آن بوده که مطالب علنا گفته شود وعلما و اهل حل و عقد پاسخ روشن و کافی بدهند و شبهه و اشکالی در اذهان باقی نماند .
۴- اگر کسی بگوید مطالبی از این دست در روزنامهها و نشریات عمومی نباید مطرح شود خواهیم گفت نتیجه این منع اینگونه خواهد بود که شبهات و سوالات در جمعهای کوچکتر و بدون حضور پاسخگوی متبحر و ماهر مطرح میشود و ناچار سوالات بیپاسخ میماند و این به نفع جامعه اسلامی نیست .
در خصوص این مورد امیدوارم اگر اعتراضات و گلایههایی مطرح شده پس از خواندن کل مطلب بوده باشد. آنچه مسلم است همکار ما هیچ قصد بد و سوءنیتی نداشته و در مقام طرح و بررسی یک موضوع صرفا حقوقی بوده نه مسئلهای دینی و مذهبی.