هزار نفر از حقوقدانان و وکلای دادگستری با امضای بیانیهای از نامزدی دکتر علی صابری، عضو هیاتمدیره کانون وکلای دادگستری مرکز و وکیل پرونده خونهای آلوده موسوم به هموفیلیها، در چهارمین دوره انتخابات شورای شهر تهران حمایت کردند. امضاکنندگان شامل سه گروه اعضای هیات علمی دانشگاهها و حقوقدانان سرشناس، وکلای دادگستری و کارآموزان وکالت و همچنین دانشجویان و دانشآموختگان حقوق هستند. در این بیانیه آمده است:
روزگار درازی است ایرانیان رویا و سودای پیشرفت و تجدد را با جانودل زیستهاند؛ پس بسیار تلاش و تقلا کردهاند، اندیشیده و گفتهاند. بیگمان پیشتر و بیشتر از همه، این فراخوان امید و شجاعت و مسئولیت، دانشآموختگان و دانشجویان حقوق را دربرمیگیرد؛ راه عدالت و آزادی فرزندانش را صدا میزند، دست و اندیشه و چشم آنها را میطلبد تا هزاران گره افتاده به کار مردم را اگر نیرو و مجالی باشد ببینند و بگشایند؛ تاهزاران سنگپاره و علف هرز، به دست ساده و بیهراس خویش از راه انصاف بردارند تا کار مردم اگر قرار شد حقیقتا به دست خودشان افتد، زنان و مردان قانون و عدالت، بازوی سزاوار مردم باشند، تا آنچه میدانند اندکی بهکار برند تا برابری و آزادی و داد بازیچه دست فرسوده نابهکاران نباشد. در این چشمانداز، ما جامعه حقوقخواندگان، حقوقپیشگان و حقوقگزاران، آرزومند حضور آشنایان به فن و هنر آزادی و داد در پهنههای گوناگون تصمیمسازی و تصمیمگزاری برای مردم، با فراخوانی دلسوزانه و پاکدستانه، همه همکاران خود را به تلاش و مسئولیتپذیری و مهمتر مشارکت در عرصههای جامعه مدنی و بهویژه حسن استفاده از ظرفیتهای نهفته شوراهای شهر و روستا دعوت میکنیم.
بیگمان آغاز راه با شجاعترینهاست، با آنانکه از جان و توان و آبرو دریغ نمیکنند، آنانکه پیشتر برای زخمخوردهترینها پاپیش گذاشتهاند. آنانکه داد مردم گرفتهاند و بیداد اگر دیدهاند به سودای داد پذیرفتهاند. نخستین سخن پویش است؛ باشد که شهر خویش را جایی بهتر برای خود، بلکه برای فرزندان خویش کنیم. آغاز میکنیم پویش را برای حمایت آقای علی صابری، وکیل خوشنام دادگستری و عضو هیاتمدیره کانون وکلای دادگستری مرکز، نامزد چهارمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر تهران با آرزویی نه دیر و بلند، بلکه رویایی در دست و پیش چشم؛ اینکه از صداهای گوناگون شهر، درهزار توی جاز شلخته بوق و فریاد، یکی هم صدای اهل حقوق باشد. یک صندلی برای آقای حقوقدان میان صندلیهای دیگر.
آمدهام معلولان جامعه را محک بزنم
یک و نیممیلیارد پول کمی نبود. آن سالها که تازه پرونده خونهای آلوده به جریان افتاده بود و بیشتر از آنکه خودش معروف باشد، اسم وکیل این پرونده سر زبانها افتاده بود؛ علی صابری، وکیل نابینا؛ وکیلی که حق ۹۷۰ فرد مبتلا به هموفیلی و تالاسمی را در دادگاهها دنبال کرد و گرفت. تعداد موکلانش آنقدر زیاد بودند که حقالوکالهاش بشود یک و نیممیلیاردتومان و نام او را به عنوان گرانترین وکیل کشور سر زبانها بیندازد.
حالا سالها از آن روزها گذشته و اینبار علی صابری برای انتخابات شورای شهر نامزده شده و نامش در فهرست نهایی اصلاحطلبان تثبیت شده است. خودش میگوید آمده تا جامعه معلولان را محک بزند؛ آمده تا ببیند آیا جامعه معلولان به این نتیجه رسیدهاند که دیگر وقت آن است نمایندهای در شورای شهر داشته باشند تا بتواند حقوقشان را دنبال کند یا نه؛ نمایندهای که علاوه بر معلول بودن حقوقدان شناختهشدهای است و میخواهد روند رسیدگی به مسائل معلولان را از پیچ و خمهای حقوقی طی کند. علی صابری متولد ۱۳۵۲ است.
از بدو تولد نابینا بوده و با همین شرایط در سال ۱۳۶۹ نفر دوم کنکور سراسری شده است. بعد از قبولی در کنکور رشته حقوق را برای ادامه تحصیل انتخاب میکند و تا مقطع دکترا هم پیش میرود، اگرچه با مشکلاتی از سوی استادان برای گرفتن این مدرک مواجه شده است. او حالا عضو هیاتمدیره کانون وکلای مرکز است و سالهاست که پروندههای حقوقی زیادی را به سرانجام رسانده است.
فکر میکنید رای میآورید؟
امیدوارم. من منتظرم که نتیجه آزمایشم را بگیرم و ببینم میزان رایام به چه میزان خواهد بود.
چه آزمایشی؟
من بعد از آن تصمیم گرفتم برای شورای شهر نامزد شوم که این نیاز را احساس کردم که دیگر وقت آن است معلولان نمایندهای در شورای شهر داشته باشند یا حداقل کسی را داشته باشند که از حقوقشان در شورای شهر دفاع کند. آزمایشی که از آن حرف میزنم این است که ببینم آیا واقعا جامعه معلولان توان این را دارد که یکنفر را به نمایندگی از خودش به شورای شهر بفرستد یا نه؛ بهویژه معلولی که غیرجنگی است و از دل جامعه معلولان آمده و با معلولیت بزرگ شده است؛ معلولی که در رشته حقوق کار کرده و فعال حقوق بوده است. این آزمایش این است که ما ببینیم آیا واقعا این جامعه به آنجا رسیده است که بهطور جدی، حضور یک نماینده را از بطن خود در شورای شهر طلب کند یا نه.
یعنی شما فقط روی آرای جامعه معلولان حساب کردهاید؟ بههرحال شما جزو فهرست اصلاحطلبانید و نمیشود گفت فقط این معلولاناند که به شما رای میدهند.
من بدنه رایام را از جامعه حقوقی هم میدانم؛ جامعهای که جزو مردم عادیاند و میشود روی رایشان حساب کرد. علاوه بر آن در جریانهای سیاسی هم وارد شدهام و در فهرست اصلاحطلبان هم هستم و به این دلیل میتوان گفت تعداد آرای من فقط از بین جامعه معلولان نخواهد بود.
یعنی شما فکر میکنید مباحث مربوط به حقوق معلولان آنقدر بین مردم عادی هم زیاد شده که این افراد بخواهند به این دلیل به شما رای دهند؟
من فکر میکنم که این خواسته بین مردم عادی هم ایجاد شده. مثلا حتی ما دیدیم که در مناظرههای بین نامزدهای ریاستجمهوری، دو نفر از حقوق معلولان حرف زدند و این نشان میدهد که این موضوع، تبدیل به یک مطالبه شده است. از طرف دیگر من فکر میکنم کسی که از جامعه معلولان وارد شورا میشود، حالا چه من باشم چه شخص دیگری، باید شعاردادن در این زمینه را کنار بگذارد و عمل کند تا مردم عادی هم ببینند که معلولان میتوانند در صحنههای تصمیمگیری هم مفید و عملگرا باشند.
شما مسلما در دورههای مختلف زندگیتان برای کارهایی که میخواستهاید انجام دهید، با موانعی از سوی افراد عادی جامعه روبهرو بودهاید. حالا فکر میکنید که اگر در انتخابات شوراها انتخاب شوید، دیگر اعضا شما را مانند بقیه اعضا میپذیرند و اجازه فعالیت به شما میدهند؟
من در زندگیام شاید با مشکلاتی روبهرو بودهام اما موضوع اینجاست که در هر جریانی که رفتم تاثیرگذار بودهام و توانستهام به آنچه میخواهم برسم. یکی از دلایلش هم این است که من عافیتطلب نیستم و در هر مبحثی سعی میکنم پیش بروم و عقب نمینشینم. به همین دلیل هم فکر میکنم در شورای شهر مشکلی برای فعالیت نداشته باشم.
یکی از برنامههایی که شما میخواهید در شورای شهر دنبال کنید، شهر بدون مانع است. فکر میکنید با توجه به تمام سالهایی که از این ایده گذشته و هیچ کاری در این زمینه نشده، چطور باید آن را به اجرا نزدیک کرد؟
من فکر میکنم در سالهای گذشته کارهایی در این زمینه انجام شده ولی کارشناسانه و درست نبوده است. مثلا استانداردها کارشناسانه عملیاتی نشدهاند.
جدی نگرفتن معلولان و مشکلاتشان، دلیل اصلی این مسئله است. مثلا در حال حاضر ما پارکینگ ویژه معلولان در خیابانها زیاد داریم اما پلیس با کسی که در این جایگاهها پارک میکند، کاری ندارد چون توجه ویژه به معلولان شعاری است و جدی گرفته نشده است. به نظر من باید برای ۱۵درصد افراد جامعه شهر بدون مانع باشد. این حتی به افرادی که مثلا پای شکسته دارند و بهطور موقت محدودیت دارند و معلول هستند هم کمک میکند. در انتخاب افراد برای شوراها باید این مورد لحاظ شود و تفاوتی نمیکند که من معلول وارد شورای شهر شوم یا کسی که به فکر حمایت از حقوق معلولان است. اختصاص یک صندلی به معلولان در شورای شهر را اصرار نداریم اما اگر کسی باشد که از ما حمایت و برای حقوق معلولان تلاش کند برای جامعه ما بهتر است.
به نظرم شورای شهر میتواند به این موضوع کمک کند، چون شورای شهر با زندگی شهری در ارتباط است. من فکر میکنم اول از همه باید در اینباره فرهنگسازی کرد و خلاف خیلیها معتقد نیستم که فقط رسانهها میتوانند این فرهنگسازی و تبلیغات را انجام دهند. به نظر من اول باید در این زمینه بحث شود، بعد به مطالبه اجتماعی تبدیل شود و بعد یک نهاد حقوقی آن را حمایت کند. من سعی میکنم درصورت انتخاب شدن در شورا، این موضوع را از نظر حقوقی پیگیری کنم.
برنامهتان برای پیگیری مطالبات مردم عادی در شورا چیست؟
یکی از برنامههای اصلی من پیشبرد بحث قضازدایی از پروندههای قضایی است به این معنی که همه برای هرکاری به دادگستری نروند و مباحث حقوقی را در نهادهای دیگری هم بشود دنبال کرد.
فکر میکنید شورا این ظرفیت را دارد؟
بله، من فکر میکنم شورا میتواند به جای مصوبات و نظامنامههایی که تصویب میکند و پروندههای زیادی را به دادگستریها میفرستد، عکس آن عمل کند و این مطالبات را حقوقدانان بهتر میتوانند در شورای شهر دنبال کنند. یک حقوقدان در شورای شهر، نهاد داور بین شهرداری و مردم است و داور اگر کارآ باشد، میتواند از همه مسائل قضازدایی کند یعنی مسائل حقوقی حل شوند اما مردم همیشه به دادگستری نروند.
یعنی شما در حال حاضر خلاء یک حقوقدان را در شورای شهر پررنگ میبینید؟
بله. در حال حاضر خلاء کسی که از جامعه حقوقی آمده باشد، در شورای شهر تهران دیده میشود. الان کسانی عضو شورا هستند که دارند حقوق میخوانند اما موضوع این است که آنها کار حقوقی نکردهاند و به اصطلاح پراتیک نیستند. این خلأ یکی از دیگر انگیزههای من برای نامزد شدن در شورای شهر بود.
یکی از موضوعاتی که در سالهای گذشته مطرح بوده و به همان بحث شهر بدون مانع هم مربوط است، اجرای قانون جامع حقوق معلولان و مناسبسازی معابر برای معلولان است؛ موضوعی که کارهای انجامشده درباره آن، قانعکننده نبوده است. شما فکر میکنید بالاخره این مشکل چطور باید حل شود؟
بههرحال این قانون از نبودش بهتر است هرچند مشکلاتی دارد مثلا رفاهی و حقوقبشری نیست. در ماده دو این قانون که کلید این قانون است، آمده که تمام وزارتخانهها، سازمانها و موسسات و شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی و انقلابی موظفند در طراحی، تولید و احداث ساختمانها و اماکن عمومی و معابر و وسایل خدماتی به نحوی عمل کنند که امکان دسترسی و بهرهمندی از آنها برای معلولان همچون افراد عادی فراهم کنند.
ما در عمل میبینیم که این اتفاق نیفتاده و من فکر میکنم در این سالها مناسبسازی غیرکارشناسی بوده. هرکسی رفته به شهرداری و حرفی زده و او را کارشناس تشخیص دادهاند و طبق نظر او عمل کردهاند. حالا ما میبینیم که شهرداری در این زمینه هزینه هم کرده است اما فایده زیادی نداشته. مثلا متاسفانه موزاییکهای مخصوص نابینایان تبدیل به یک موضوع فانتزی در خیابانها شده است.
یعنی شما عملکرد اعضای دوره قبل شورای شهر را درباره مناسبسازی معابر برای معلولان مناسب نمیدانید؟
بله، من معتقدم اقدامات اعضای شورای شهر قبلی، در اجرای این قانون و مناسبسازی ناکافی بوده است و این افراد در این زمینه غیرکارشناسی عمل کردهاند.
روزنامه بهار – سه شنبه ۹۲/۳/۲۱