با درود به پیشگاه پیشگامان عرصه حق و حقیقت ، حقوق دانان و طلایه داران شریف وکالت ، هم آنان که به شوق رسیدن به عدالت این واژه آرمانی بشر در مسیر حرکت اجتماعات انسانی و تحقق دادرسی منصفانه با قلم ، قدم و زبان خویش در اعتلای جایگاه این مهم گام برداشته و بر میدارند .
در گذر از فراز و نشیبهای نفس گیر و در عین حال” خلاف شان و منزلت” فراروی جایگاه وکیل و حرفه شریف وکالت دادگستری در چند دهه گذشته در قالبهای “من در آوردی” به بهانه های گوناگون و صد البته با هدف تضعیف و چه بسا حذف آرام و تدریجی این نهاد مدنی دیر پا و قانون محور ، که اگر نبود پایمردی همکاران مسئولیت پذیر و آینده نگر و یاری عقلای قوم و جماعتی از صاحبان انصاف ومسئولان دلسوز ، تا کنون نه نام و نشانی از” کانون” و کانون بانان مانده بود و نه آثاری از “کانونیان” ! و این قصه چونان داستان هزار و یک شب سر دراز دارد و تو گویی حالا حالا راوی قصد تمام شدنش را ندارد ! نه از سر خوش بینی و یا بدبینی، که از سر واقع بینی علائم و نشانه های موجود حکایت از این وافعیت تلخ دارد که دگر بار روزهای سرنوشت سازی را در اداره امور کانون وکلای دادگستری از جانب دولتمردان نظاره گر خواهیم بود! سرنوشت مبهم و نامعلومی که خود کمترین نقشی در ترسیم نقشه ی راه آن نداشته و نداریم ، بسان تماشاچی دست و پا بسته ای که نه در صف مقدم ، بلکه در آخر صف میشنود و احیانا از روی دست دیگران میبیند! چنین مینمایاند لباسی را بر شما بپوشانند که نه در انتخاب و کیفیت پارچه آن ، نه در رنگ و دوخت و اندازه اش ، نقش ، که چه عرض کنم حتی برای خالی نبودن عریضه ، نظر خواهی مختصری هم از شما بعمل نیامده باشد ! و طرفه آنکه به داوری عوام و خواص شما خود خیاط مجرب و ماهری هم باشید !! و اینچنین است حال و روزگار و دغدغه زندگی ما جماعت وکلای دادگستری از بام تا شام !
آینده کانون وکلای دادگستری در جایگاه بزرگترین ، پویا ترین و دیر پا ترین نهاد مدنی این مرز و بوم با پیشینه ی یک قرن خدمت به ملت بعنوان معاضد دستگاه قضاء و ۶۲ سال “استقلال” بیش و پیش از هر چیز در گرو همت و حمیت وپایداری فرزندان شجاع و وظیفه شناس این دیار در قد و قامت وکیل دادگستری ، استاد دانشگاه و جامعه حقوق دان کشور و نیز حمایت مسئولان وظیفه شناس و آینده نگر قضایی ، قانون گذاری و اجرایی در دفاع قانونی و بحق از کیان این نهاد مردمی بعنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر در ابعاد ملی و بین المللی رقم خواهد خورد . رویدادی بزرگ که اگر بخیر و خوشی از این گردنه ی تاریخی عبور کنیم آیندگان از آن به نیکی و نیکویی یاد کرده و آنرا نقطه عطفی در تاریخ قانون گذاری این سرزمین و افتخاری برای دستگاه قضا در تحقق عدالت و تامین امنیت قضایی شهروندان بشمار خواهند آورد .
و اما آنچه در این بین شایسته تبریک است و مایه شادمانی ، نه “استقلال ” چه ، بیش از ۶ دهه کجدار و مریز از این واژه زیبا سخن رانده و بدان دلخوش بوده ایم و در حقیقت بیشتر بهانه ای بوده است برای “اعلام وجود ! ” و نشانه ای از “زنده بودن” که خود در این روزگاران غنیمتی است! تبریک واقعی برای پایداری در زنده نگه داشتن همین “استقلال نیم بند” معنا میدهد . بهانه ای که به من نوعی در جایگاه عضوکوچک خانواده بزرگ آبرومند و حق مدار کانون وکلای دادگستری اجازه میدهد از سر احساس درد و با کمال افتخار خطاب به تمامی یاوران عدالت و زنان و مردان همکار در پهنه ایران زمین بگویم : ” یاران دست مریزاد ، پایداریتان در صیانت از استقلال خانه مشترک (کانون وکلای دادگستری ) مبارک و مستدام ” .
وحدت و همدلیتان “مانا” و خجسته و اجاق این خانه امید با پشتوانه حضرت حق ، قانون و پشتکار و همیاری همه حق طلبان و همکاران در سراسر کشور ، بویژه وکلای جوان این آینده سازان پرانگیزه برای همیشه گرم و پر نور و سرور باد .
بی آنکه از یاد ببریم “استقلال” کانون وکلای دادگستری یعنی اداره امور کانون توسط اعضای منتخب خانواده بزرگ کانون و نه به دستور ویا اراده دیگری ! راستی چه کسی بهتر از اعضای خانواده قادر است صلاحیت ، شایستگی و لیاقت مدیر خانواده را برای اداره امور خانه خود تشخیص دهد ! بدیهی است اداره امور این خانه چونان گذشته ، به حکم عقل و منطق و قانون و در راستای منافع و مصالح عالیه کشور و با هدف احقاق حقوق حقه مردم ، حق اجاق بانان شایسته و منتخب واقعی فرزندان درد آشنای این خانواده گسترده و آبرومند است .
به این قاعده سازنده و عقلانی احترام بگذاریم ، و از دریچه همین نگاه اصولی است که جامعه شریف وکلای دادگستری با وجود تحمل تمامی ناملایمات و نامهربانیها سالهاست در کمال آرامش آهسته و پیوسته و در چارچوب قانون چنانکه اقتضای طبیعت این حرفه است ، با قلم ، قدم و بیان خویش یکصدا پیام سر داده و میدهد که : نظلرت در قالب قانون را گردن گذاشته و میگذاریم ، اما “دخالت” را با فلسفه وجودی و نفس “استقلال” منطبق ندانسته و نمیدانیم . بعبارت دیگر ” دخالت” با ” استقلال” همخوانی نداشته و سنخیتی ندارد!