دکتر جعفر کوشا، رییس اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران، در آیین جشن استقلال کانون وکلای دادگستری مازندران با تاکید بر این که در یک جامعهای دموکراتیک خرد جمعی است که قوانین را وضع میکند، گفت: در حاکمیتی که از قانون تعبیر میکنیم منظور این است نظام دموکراتیک است و در نظامی که عقلانیت بر آن حاکم است مردم یک رضایت نسبی نسبت به آن حاکمیت دارند. این قانون باید خودش را با نیازهای مردم و با زندگی آینده مردم تطبیق دهد و همچنین هدفمند و راهگشا باشد.
او ادامه داد: براساس متغیرهای اجتماعی قوانین هم قابل تغییر هستند، چون انسان در حال تغییر است. اما قوانینی تغییر میکنند که با نیازهای جامعه تطبیق نمیکنند. وظیفه قانونگذار ایجاد وضع قانونی است که این قانون بتواند تمام ابعاد و زوایا را در نظر بگیرد.
دکتر کوشا همچنین از این گفت که یکی از موضوعات محل بحث در قوانین عدالت قضایی است. یعنی قوانینی که در فرایند عدالت قضایی باید در مجلس مورد بحث قرار گیرد.« یکی از موضوعاتی که در بحث عدالت قضایی مطرح میشود، مسئله وکالت؛ و نهادی که در عدالت قضایی نقش موثر ایفا میکند نهاد وکالت است
رییس اسکودا تاکید کرد: وکیل جدای از دستگاه قضائی در عدالت قضائی نقشآفرینی میکند. ما در فرایند عدالت قضائی سیستم و نهادهایی داریم که به دو دسته تقسیم میشوند. از یک سو نهادها و سیستمهایی که وابسته به حاکمیت هستند مثل قضات، پلیس، پزشک و … . در سوی دیگر نهادهایی داریم مستقل اما در کنار حاکمیت هستند مثل وکلا.
دکتر کوشا تصریح کرد: نمیتوانیم در اجرای عدالت قضائی تمامی سیستم ها و نهادها را حاکمیتی کنیم. این نکتهای بسیار مهم و غیرقابل اجتناب است. منظور ما از عدالت قضایی چیست؟ فرض بفرمایید شکایتی طرح می شود. پلیس در جایی وارد عمل شده و جرم را اعلام میکند. پلیس به عنوان حلقه اتصال میان مردم و حاکمیت دخالت میکند اما گرایش آن به حاکمیت است .
او همچنین بیان کرد که در مرحله دادسرا باز دخالت نهادی وجود دارد که در آنجا هم باید دادیار یا دادستان از طرف حاکمیت دخالت کند و بازپرس یک مقام بیطرف باشد، ولی این بی طرفی هم نه به معنای اینکه به حاکمیت وابسته نباشد.
«در راستای تضارب حقوق، مردم نیاز به نقش حمایتگر دارند که این نقش را وکیل ایفا میکند. وکیل در همان هنگام اعلام جرم نقش آفرینی میکند. چرا؟ چون وقتی متهم یا مظنون یا حتی شاکی در مقابل حاکمیت قرار میگیرد کفه ترازو در مقابل حاکمیت سنگین است . ابزار قدرت قوی است و لذا گاهی اعمال قدرت نامشروع یا اعمال نامشروع قدرت باعث میشود که این شخص نتواند طرح شکایت کند و یا اینکه از خود دفاع کند و لذا نیاز دارد به اینکه نهادی در پشت او قرار گیرد و به او تکیه کند. این فرد مطمئن، وکیل است . وکیل یعنی کسی که به او تکیه میکنیم . چرا که او میداند عدالت قضایی زوایایی دارد نیازمند تخصص .
دکتر کوشا اظهار کرد: وکیل در حقیقت نهادی است که در عدالت قضایی نقش دارد و باید بر اساس تخصص خود و بدون دخالت حاکمیت در روند عدالت قضایی ایفای نقش کند. این یعنی اجازه یا به عبارت دقیق پروانه وکالت او نباید در دست حاکمیت باشد.
وی ادامه داد: در مسیر تحقق عدالت قضایی، هرچقدر قاضی کمتر اشتباه کند، به عدالت نزدیکتر خواهیم بود. این معادله ماست . برای آن که قاضی کمتر اشتباه کند باید به او کمک کرد؛ وکیل به عنوان نهاد و سیستمی که در عدالت قضایی نقشآفرینی میکند، بر این کار قادر است چون مستقل از حاکمیت، در فرایند عدالت قضایی مشارکت میکند.
رییس اسکودا تاکید کرد: عدم وابستگی وکیل به نفع عدالت قضائی است . من سال ۸۷ کتابی به انتشار رساندم با نام جرایم علیه عدالت قضایی، در نظامهای حقوقی اکثریت مناطق جهان میگویند هر مانعی که در اجرای عدالت وجود دارد باید جرمانگاری کنیم . اگر این مانع را شناسایی کنیم و جرم انگاری کنیم به عدالت نزدیک میشویم.
پس از این رییس اسکودا تصریح کرد: وکیل اگر تهدید شود جرم علیه عدالت قضایی است. وکیل باید حمایت شود، قاضی باید حمایت شود، پلیس هم باید حمایت شود. در نتیجه ما در حاکمیت قانون بر اساس مفهوم قانون و براساس اجرای قانون به این نتیجه میرسیم حاکمیت قانون باید وجود داشته باشد و حاکمیت قانون یعنی همان خرد جمعی.