او نیک میدانست که «وکالت»، نه صرفاً عنوانی حقوقی، بلکه مأموریتی الهی و انسانی است؛ همچون آنچه در کلام نور آمده است:
«حسبیَ اللهُ و نِعمَ الوکیل»
و چنین شد که جایگاه «وکیل» در ذهن و ضمیر مردم، به مراتب فراتر از پادشاهی و سلطنت نشست.
اکنون، پس از گذشت بیش از ۲۵۰ سال از آن منش متعالی و در حالی که قریب به هفتاد و دو سال از تأسیس رسمی کانونهای وکلای دادگستری ایران در ۷ اسفند ۱۳۳۱ بدست دولت ملی دکتر محمد مصدق میگذرد، ما نیز باید به آیینه تاریخ بنگریم و ببینیم کجای این راه ایستادهایم؟!
ما، نه سلطانایم و نه صاحبمنصب.
ما وکیلایم و این، بلندترین شأن ماست.
اگر دیگران ما را «رئیس» یا «مدیر» بخوانند، نباید در فریب واژگان گرفتار آییم؛ زیرا در حقیقت، ما نمایندگان منتخب همکاران فرهیختهایم و همین بس.
نباید بر ما غرور مستولی شود که بیرأی و همراهی بدنه صنف، خود را مُجاز به تصمیمگیری بدانیم. چرا که آنچه داریم، از اعتماد موکلان و همت والای همکارانمان است.
در موضوع برگزاری آزمون وکالت پیشرو، نخست باید بیپرده از خود بپرسیم:
آیا وکلای کانونهای دادگستری ما را برگزیدهاند که صرفاً ماشین امضای صدور پروانه برای راهیافتگانی باشیم که بخش قابل توجهی از آنان متأسفانه با نمراتی پایین و به پشتوانه قانونی کممایه، موسوم به «تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار» وارد میشوند؟
یا آنکه از ما انتظار دارند تا صدای حقیقت، شعور حقوقی و پاسدار شأن این حرفه مقدس باشیم؟
باید به خود آییم و بنگریم که برای اصلاح این قانون سستبنیاد، که از ضعیفترین قوانین ادوار اخیر است، چه کردهایم؟
آیا از خود پرسیدهایم در برابر وکلای شریف این سرزمین، چه پاسخی داریم؟
اکنون زمان آن است که صادقانه و فروتنانه اعتراف کنیم:
ما، نه رئیس و نه فرمانروا.
بلکه نمایندگان صنف شریف وکالتایم؛ و هیچ شانی فراتر از این برای خویش نباید قائل شویم.
ما باید به جای غرّهشدن از عناوین.
غبطه حال موکلان مظلوم مان را بخوریم
و در برابر همکارانمان با افتخار، پاسخگوی اعمال و تصمیمات خود باشیم.
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]




















