جمعآوری مبلغ ۱.۲ میلیارد تومان از سوی کانونهای وکلای دادگستری برای حمایت از وکیل حسن صفری بیانیه پایانی پنجاهوچهارمین همایش اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران در اراک مصوبات هیئت عمومی اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران (اسکودا) – آبان ۱۴۰۳ افزایش تولید هیچ ارتباطی به حوزه وکالت ندارد/ قانون تسهیل باید از مسیر قانونی خود اصلاح شود قانون تسهیل لطمات جبرانناپذیری بر پیکره نهاد وکالت زد/ حرفه وکالت را باید به جایگاه اصلی خود رساند عیادت هیأت رئیسه اسکودا از وکیل حسن صفری در بیمارستان دفاع از استقلال کانون وکلا، مسئولیت تاریخی همه وکلای دادگستری است/ تهدید وکیل، تهدید یک کنشگر در فرایند تحقق عدالت قضایی است تکریم وکلا در مراجع قضایی امری ضروری و لازمه دفاع از حقوق مردم است
پر واضح است حتی چنانچه کاملترین و بینقصترین قوانین ماهوی را داشته باشیم بدون وجود قوانین شکلی و اجرای دادرسی منصفانه، تحقق عدالت قضایی در روند رسیدگی امری غیرممکن است
تداوم نگاه کاسبکارانه و بهظاهر اقتصادی و نظارتهای فرا قانونی، نهاد وکالت را از درون تهی و بیمحتوا خواهد کرد. در این شرایط استقلال وکیل جنبه تشریفاتی و تزئینی خواهد داشت و صد البته دود این بدعتها و مصیبتها به چشم ملت خواهد رفت
استقلال نهاد وکالت به معنای خروج از نظم نوین اجتماعی و عدم پاسخگویی وکلا و کانون وکلای دادگستری نیست، بلکه به این معناست که وکیل به دور از فشارهای سیاسی و غیر آن بتواند به بهترین شکل ممکن جهت احقاق حقوق آحاد مردم اقدام و قیام کند. بنابراین، استقلال وکیل به معنی استقلال توأم با پاسخگویی در راستای ایجاد نظم و عدالت اجتماعی است
برای ایفای مسئولیتها در کنار قاضی مستقل، نهاد وکالت هم باید با استقلال و به دور از دخالت حاکمیت بتواند وکلای مستقلی تربیت کرده که با فراغ بال و بدون هیچگونه مزاحمت و دغدغهای امر دفاع را بر عهده بگیرند و به این دلیل است که میگوییم عدالت قضایی بدون حضور وکیل مستقل و توانمند محقق نخواهد شد
در جامعه ایران برخلاف دیگر جوامع، استفاده از خدمات وکالت چه در حوزه گرفتن مشاوره و چه در رابطه برای نوشتن لایحه و دفاع در دادگاه هنوز نهادینه نشده است. گرداگرد هر کدام از ما موارد بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مراجعه به وکیل دادگستری و کمک گرفتن از او گزینه آخر اغلب شهروندان است
دادرسی عادلانه یا منصفانه در کنوانسیونها و قواعد دادرسی کیفری، معیارهایی دارد که مهمترین تضمین رعایت این معیارها در مفهوم استقلال وکیل و کانون وکلا متبلور میشود.
دادگاه نماینده حاکمیت است و هر چند دادستان به عنوان مدعیالعموم حاضر است، اما در عمل تنها وکیل، نماینده مردم خواهد بود، چراکه وکیل تنها کسی است که در کنار متهم میایستد تا از تضییع حق او ممانعت کند و باید گفت که شغل وکالت ارتباط ناگسستنی با حقوق ملت دارد، که اگر چنین نباشد نهاد وکالت تنها یک نهاد صنفی خواهد شد، نه یک نهاد مدنی
عمیقا به این جمله معتقدم که وکالت یک رسالت است. کارآموزان وکالت اگر به حرفه وکالت صرفا به عنوان یک شغل بنگرند نه تنها وکیل موفقی نمیشوند، بلکه به زودی فرسوده و دلسرد نیز خواهند شد؛ دادگستری با محیط پراضطراب، پرچالش و فرمایشیاش خانه دوم یک وکیل بهشمار میآید