عضویت رئیس کانون وکلای کرمان در هیئت منصفه دادگاه مطبوعات و جرایم سیاسی استان
بازدید رییس کانون وکلای همدان از خبرگزاری ایسنا در همدان
اشتباه در تمام بخشهای کانون قابل جبران بوده، اما خطا در رکن انتظامی جبرانناپذیر است
قانون تسهیل موجب دوشغله شدن افراد شاغل و یا تغییر شغل آنها شده است
امضای تفاهمنامه همکاری سهجانبه میان کانون وکلای مرکز، کانون کارشناسان و کانون سردفتران
اجرای کامل و صحیح اصول قانون اساسی شرط بنیادین تضمین حقوق ملت و انتظام قدرت در کشور است
عدم وابستگی به قدرت و ثروت در وکیل، تعیینکننده دادرسی عادلانه و استحکام مسیر صحیح دادخواهی است
نامه وزیر دادگستری به رئیس دفتر رئیس جمهوری با موضوع درخواست روسای کانونهای وکلا برای دیدار با دکتر پزشکیان
استقلال نهاد وکالت به معنای خروج از نظم نوین اجتماعی و عدم پاسخگویی وکلا و کانون وکلای دادگستری نیست، بلکه به این معناست که وکیل به دور از فشارهای سیاسی و غیر آن بتواند به بهترین شکل ممکن جهت احقاق حقوق آحاد مردم اقدام و قیام کند. بنابراین، استقلال وکیل به معنی استقلال توأم با پاسخگویی در راستای ایجاد نظم و عدالت اجتماعی است
برای ایفای مسئولیتها در کنار قاضی مستقل، نهاد وکالت هم باید با استقلال و به دور از دخالت حاکمیت بتواند وکلای مستقلی تربیت کرده که با فراغ بال و بدون هیچگونه مزاحمت و دغدغهای امر دفاع را بر عهده بگیرند و به این دلیل است که میگوییم عدالت قضایی بدون حضور وکیل مستقل و توانمند محقق نخواهد شد
دادرسی عادلانه یا منصفانه در کنوانسیونها و قواعد دادرسی کیفری، معیارهایی دارد که مهمترین تضمین رعایت این معیارها در مفهوم استقلال وکیل و کانون وکلا متبلور میشود.
دادگاه نماینده حاکمیت است و هر چند دادستان به عنوان مدعیالعموم حاضر است، اما در عمل تنها وکیل، نماینده مردم خواهد بود، چراکه وکیل تنها کسی است که در کنار متهم میایستد تا از تضییع حق او ممانعت کند و باید گفت که شغل وکالت ارتباط ناگسستنی با حقوق ملت دارد، که اگر چنین نباشد نهاد وکالت تنها یک نهاد صنفی خواهد شد، نه یک نهاد مدنی
عمیقا به این جمله معتقدم که وکالت یک رسالت است. کارآموزان وکالت اگر به حرفه وکالت صرفا به عنوان یک شغل بنگرند نه تنها وکیل موفقی نمیشوند، بلکه به زودی فرسوده و دلسرد نیز خواهند شد؛ دادگستری با محیط پراضطراب، پرچالش و فرمایشیاش خانه دوم یک وکیل بهشمار میآید
هرچه وکلا و کارآموزان وکالت توانمندتر باشند میتوان انتظار داشت که نهاد وکالت به عنوان یکی از حلقههای اتصال مردم و حاکمیت در انجام مسئولیت خود موفقیت بیشتری به دست آورد.
آنجا که مردم باور داشته باشند که پایههای جامعه بر اساس قانون استوار شده و همه در برابر قانون مساوی هستند و پرسشگری حق هر شهروندی است و پاسخگویی تکلیف هر مسئول، جامعه بهسوی رشد و تعالی گام خواهد برداشت و این همان جایی است که جایگاه وکیل عیان و حضورش نمایان خواهد شد.
هدایت و مدیریت مطالبات فنی و اجتماعی و مذاکره روشمند با همه طرفهای درگیر و ذینفع موجب تضمین و استمرار سلامت و پیشرفت اجتماعی نهاد وکالت میشود. هرچند ضرورتی به گفتن نیست که تحقق این مهم نیازمند استقرار و دائر بودن یک کانون وکلای دادگستری مستقل است.